فوريه ???? مشت زني به نام کاسيوس کلي در رده سنگين وزن، براينخستين بار قهرمان جهان شد. مشت زني که به نام محمدعلي در ذهن هاجاودان شد. کلي در زماني که سياهان در آمريکا شهروند درجه دو بودند،خود را زيباترين مي ناميد…
به گزارش ايسنا، او به ميانه رينگ مي آيد، چرخي مي زندو به بالا مي پرد. سوني ليستون، قهرمان مشت زني، تسليم شده است.محمدعلي کلي فرياد مي زند: من پادشاهم، من بزرگ ترينم. ??فوريه ???? است. کاسيوس کلي که با نام کوچک محمدعلي بهتر شناختهمي شود، براي نخستين بار قهرمان مشت زني جهان در رده سنگين وزنمي شود. اين آغاز يک تاريخ است.
کلي در مورد خود مي گويد: «من خطرناکم، من درخت انداخته ام، باتمساح جنگيده ام، نهنگ شکار کرده ام، رعد را به زندانانداخته ام و به برق دستبند زده ام، هفته گذشته يک صخره را کشتم،من سريع ام … سريع.»
شيوه خاص صحبت کردن کاسيوس کلي که در سال ???? در خانواده اي فقير بهدنيا آمده، او را به سرعت به شهرت رساند. بخت در سن ?? سالگي بهسراغ او آمد: او موفق شد به رقابت نهايي قهرماني جهان راه يابد. همهنگاه ها به حريف پرآوازه او، سوني ليستون بود. ليستون امادر راند ششم به دليل آسيب ديدگي ديگر وارد رينگ نشد وبدين ترتيب کلي براي نخستين بار قهرمان جهان شد.
پس از اين تاريخ بود که نام کلي بر سر زبان ها افتاد; از يک سوبه دليل طرز مشت زدنش و از سوي ديگر به خاطر درشت گوييهايش. او همواره با سخنانش نگاه ها را به سوي خود جلب مي کرد.زماني که بر ليستون پيروز شد، گفت: «من يک هيولاي بزرگو بد طينت را شکست دادم که همه را شکست داده و کسي حريفش نبود. تا اينکه ناشناخته اي به نام کاسيوس کلي از کنتاکي آمد و او را متوقف کرد،کسي را شکست داد که دو بار پترسون (قهرمان مشت زني) را مغلوبکرده بود.»
کلي پيش از مسابقه ليستون را “خرس پير و زشت” خوانده بود.خود را هم با گردن آويزي که روي آن “شکارچي خرس” نوشته شدهبود، در برابر دوربين عکاسان قرار مي داد.
نورمن ميلر، نويسنده اي که به مفهومي به نام “علي” (محمدعلي کلي)پرداخته، اين حرکات او را استراتژي هاي از پيش انديشيده شدهمي داند: «او فهميده بود که پيروزي در مشت زني تا حد بسيار زياديبه اعتماد به نفس مربوط است. کلي تمام تلاش خود را کرد که حريف راپيش از رقابت ناراحت و از نظر روحي ضعيف کند. حريف بايد عصبي وآشفته باشد، تا علي راحت تر با او مواجه شود. او به شيوه ايباورنکردني به هدف خود دست يافت.»
اما تنها زبان کلي در آن رقابت، تند و تيز نبود. او چالاک بود وبا زبان بدنش هم حريف را تحريک مي کرد، به عنوان مثال در هنگاممبارزه، به جاي آن که دست هايش را گارد صورتش کند، آنها را بهپايين مي آويخت. نوع جنگيدن او منحصر به فرد بود، او به دورحريف خود مي رقصيد.
اين مشت زن ??? سانتي متري در مورد خود مي گويد که من همچونپروانه بال مي زنم و مثل زنبور نيش.
يان فيليپ ريمتسما، نويسنده ديگري که زندگي و رفتارکلي را زير نظر داشته، معتقد است که اين بوکسور براي سفيدپوستانآمريکا در سال هاي آغازين دهه ???? يک تحريک جدي به شمار مي آمد. بهگفته اين نويسنده، کلي کسي نبود که حاضر باشد از مواضع خود عقببنشيند، به قواعدي پايبند باشد يا در برابر خبرنگاران ادبرا رعايت کند. او درست در همان زماني که احساس مي شد، جامعه سياهپوست در بسياري موارد پايين تر از سفيدپوستان است،همواره مي گفت که زيباترين است. ريمتسما اين رفتار را سياست کليمي داند.
کلي به اسلام گرويد و نام خود را به محمدعلي تغيير داد. سرسختياو در زماني که شکست ناپذير به نظر مي رسيد و ? بار از مقامقهرماني جهان دفاع کرده بود، ترمز موفقيت هايش شد. هنگامي که درسال ???? براي جنگ در ويتنام به خدمت فرا خوانده شد، سر باز زد ودر پي آن به ? سال حبس محکوم شد. کلي با پرداخت پول،از زندان جان به در برد، البته عنوان قهرماني جهان و مدرک بوکس از اوگرفته شد.
با وجود اين، در مدت سه سالي که اجازه مشت زني نداشت، همچنان دراين عرصه حاضر بود: «من به خاطر پرستيژ يا به دلايل شخصي مبارزهنمي کنم. من مي جنگم که به برادرانم که در آمريکا روي زمينخوابيده اند، روحيه بدهم، سياهاني که با کمک هاي دولتي زنده اند،سياهاني که چيزي براي خوردن ندارند، سياهاني که چيزي از خودنمي دانند و سياهاني که آينده اي ندارند.»
سال ???? بود که کلي بار ديگر به رينگ بازگشت و نخستينشکست حرفه اي خود را پس از سال ها، در برابر جو فريزيرپذيرفت. به نوشته ي پايگاه اينترنتي “دويچه وله”،بسياري، در پي اين حادثه، نام او را از سياهه ي “اسطوره ها”بيرون کشيدند، اما کلي باز هم به اوج بازگشت و دو بار ديگرقهرمان جهان شد. موفقيتي که هنوز هيچ مشت زني آن را به دستنياورده است.
0
این اعتیاد جنسی ۵ مرحله دارد