بازيگري که در جشنواره 24 فيلم فجر چهره اي ناآشنا بود و درحال حاضر خيلي از هنردوستان هم او را
نمي شناسند.
از بازيگران موفق كانون سينما گران جوان (ورودي سال 1382)كه بلافاصله پس از پايان دوره آموزشي
خود مشغول به كار در عرصه حرفه اي سينما و تلويزيون شد.نيوشا بواسطهاستعداد و توانايي و تلاش مستمر
خود توانست در مدت كوتاهي در فيلم هاي سينمايي بزرگي درنقش اول کار کند.
نيوشا ضيغمي فارغ التحصيل روانشناسي كودك و متولد 18 تير سال 1359تازگي ها نامزد کرده که همسرش
در کار هنري فعاليت ندارد.
دوره بازيگري كانون سينما گران جوان با سريال «درچشم باد»مسعو جعفري جوازاني در سال 1382 کار
حرفه اي را آغاز کرد.يک سال بعد با بازي در فيلم«تر دست»محمدعلي سجادي و کار با اين کارگردان با تجربه
به او بازيگري را بيشتر آموخت تا اين باعث شد که محمد علي سجادي نام اورا در کنار بازيگرهاي مورد
علاقه اش قرار دهد.
بعد از تجربه «تردست » محمدعلي سجادي او را براي بازي در فيلم«شوريده» در اواخر سال 1383 انتخاب
کرد.
نيوشا ضيغمي با بازي در فيلم «شوريده » گامي بزرگ در سينمابرداشت و با حضور در جشنواره 24 فيلم فجر
باعث شد نامزد دريافت تنديس بهترين بازيگر نقش اول زن شود و با هديه تهراني رقابت کند.که خودش
گوشه ايي از موفقيتش را بازي در فيلم «شوريده» و همکار اشبا محمدعلي سجادي مي داند.
«مواجهه » که در جشنواره 24 فيلم فجر هم حضور داشت باعث شد تا داورانجشنواره تبهر جالبي
روي نيوشا داشته باشند و او را جز بازيگران حرفه ايي قراردهند.
«اخراجي ها » بدليل حضور بازيگران بزرگ خانه درسبزرگي براي نيوشا ضيغمي بود.که پرفروش ترين
فيلم تاريخ سينماي ايران را با بازي در فيلم مسعود ده نمکي يدکمي کشد.
نيوشا ضيغمي در سال 1385 بازي خود رادر «پارک وي » به اتمامرساند. «پارک وي » مطمئنا يکي از
کارهاي ارزشمند او ست به خاطر کار کردن با کارگردانبزرگي همچون فريدون جيراني.اما نيوشا زياد در
بازي در اين فيلم راضي نيست چون در زمان منتاژ فيلم سکانسهاي خوب نيوشا را خذف کر ده بودند.
اما در جشنواره 25 فيلم فجر هم حضور خوبي داشت با سه فيلم «پارکوي » «اخراجي ها » و «گناه من»
که در اين فيلم با حميد گودرزي همبازي بوده است کهدر اين ميان کار ده نمکي يعني «اخراجي ها» با استقبال
مردم روبرو شد ودر ايام عيد در حال اکران است که در آن فيلم کهتنها فيلم اکران شده از اوست حضور
درخشاني داشته است و از نظر خيلي از سينماگران آينده روشنيدر انتظار اوست.
هميشه مي دانستم و اعتقاد داشتم که مرز بين داشتن و نداشتن ، تصميمي واراده ايست استوار.
پس خواستم که بروم. راه سخت بود ، بايد بسيار مي آموختم و تجربهمي کردم
بايد از خودم کس ديگري مي ساختم ، اما عشق ، عشق رسيدن بههدف هر روز در من پر رنگ تر شد.
عشق و اراده به ياريم آمدند تا به هدف نزديک شوم و هر روز به شکرانهاين عشق تلاش مي کنم قدمي به سوي
راههاي بزرگتر بردارم ، مبارزه کنم و اميدوار باشم..
0
قرص ضدبارداری خوب کدام است؟!